نوروز باستانی (جشن ایرانی، قدمتی 3000ساله)

نوروز را بیشتر بشناسیم
با ما همراه باشید در بی اُرگانیک با خلاصه ای از کتاب ها و مقالات معتبر درباره نوروز باستانی!
افسانه ای کهن
بر طبق افسانهای کهن، اهریمن برکت را از آب و گیاه و زمین گرفته بود و باد نمیوزید!
درختان خشک شدند و دنیا نزدیک به نابودی بود تا اینکه به امر خداوند، جمشید برای دیدار اهریمن به دوزخ رفت و مدتی آنجا بماند!
چون برگشت، جهان به حالت فراوانی و باروری و مردم به اعتدال رسیدند! در آن روز که جمشید برگشت، مانند آفتاب طالع شده بود و مردم از طلوع دو آفتاب در یک روز در شگفت شدند! آن روز را نوروز نامیدند و جشن گرفتند.
و چون چوبهای خشک سبز شدند، مردم به یمن این نعمت، در هر ظرفی و طشتی جو کاشتند! و از آن روز این رسم میان ایرانیان پایدار ماند و جمشید به مردمان دستور داد غسل کنند تا از گناهان پاک شوند!
در شاهنامه میخوانیم
همه کردنیها چوآمد پدید | به گیتی جز از خویشتن ندید | |
چو آن کارهای وی آمد به جای | ز جای مهین برتر آورد پای | |
به فر کیانی یکی تخت ساخت | چه مایه بدو گوهر اندر نشناخت | |
که چون خواستی دیو برداشتی | ز هامون به گردون برافراشتی | |
چو خورشید تابان میان هوا | نشسته برو شاه فرمانروا | |
جهان انجمن شد بر تخت او | فرو مانده از فرهٔ بخت او | |
به جمشید بر گوهر افشاندند | مر آن روز را روزٍ نو خواندند | |
سر سال نو هرمز فرودین | بر آسوده از رنج تن دل زکین | |
بزرگان به شادی بیاراستند | می و جام و رامشگران خواستند | |
چنین روز فرخ از آن روزگار | بمانده از آن خسروان یادگار |

معنی نوروز و اهمیت جشن آن در فرهنگ ایرانی
واژه «نوروز» یک اسم مرکب است که از دو واژه «نو» و «روز» به معنی «روز نو» تشکیل شده و کاملاً پارسی است. برای این واژه دو معنی وجود دارد:
- نوروز عام: روز آغاز اعتدال بهاری و شروع سال نو (پنج روز اول فروردین).
- نوروز خاص: روز ششم فروردین، که به نام «روز خرداد» شناخته میشود.
جشن نوروز نه اجباری است و نه رسمی، همچنین سیاسی، مذهبی یا قراردادی نیست و بر پایهی باور گروه خاصی نیز بنا نشده است. نوروز، روز بزرگداشت رستاخیز سالانه طبیعت، فرارسیدن اعتدال بهاری، شکوفایی درختان، جوشش آبها و نغمهسرایی بلبلان است.
مردم سرزمین ایران به مدت بیش از ۳۰۰۰ سال است که نوروز را جشن میگیرند و تا زمانی که زمین به دور مدار خورشید بچرخد، نوروز همواره برقرار خواهد ماند.
قدمت نوروز و اهمیت آن در فرهنگ ایرانی
منشأ پیدایش نوروز به درستی مشخص نیست!
جشن نوروز از کهنترین و مهمترین جشنهای ایرانی محسوب میشود و مانند جشن سده و مهرگان جزو اعیاد ملی ایرانی است. قدمت نوروز به زمانهای قبل از هخامنشیان و مادها بازمیگردد.
برخی بر این باورند که جمشید، پسر تهمورث، روزی که بر تخت سلطنت نشست، اولین روز بهار بود و آن را «نوروز» نامید و جشن گرفت.
همچنین در شاهنامه میخوانیم که جمشید در حال عبور از منطقه آذربایجان بوده و دستور میدهد برایش تختی بیاورند. او با تاجی پرزرقوبرق بر روی تخت مینشیند و با تابش نور خورشید به آن تاج، دنیا نورانی میشود. به خاطر شادمانی مردم، آن روز «نوروز» نامیده شد.
نوروز در ایران و افغانستان نشانه سال جدید است. همچنین در کشورهایی مانند تاجیکستان، روسیه، ترکمنستان، هند، پاکستان، قرقیزستان، سوریه، عراق، گرجستان، جمهوری آذربایجان، چین و ازبکستان تعطیل رسمی است و مردم جشن میگیرند!
زمان نوروز
جشن نوروز با تحویل سال یا لحظه اعتدال بهاری آغاز میشود. لحظهای که خورشید در سیر ظاهری خود از استوای زمین گذشته و از آن پس به نیمکره شمالی عمود میتابد.
زمانی که در اول بهار خورشید دقیقاً از شرق طلوع و در غرب غروب میکند، در این زمان طول روز و شب در تمام نقاط زمین مساوی میباشد (اعتدال بهاری)!

نوروز در دورههای مختلف
سه هزار سال پیش از میلاد، در آسیای میانه و آسیای غربی، دو عید رواج داشته است: عید آفرینش که در اوایل پاییز برگزار میشد و عید رستاخیز که در آغاز بهار جشن گرفته میشد. بعدها این دو عید به یک عید تبدیل شد و در اوایل بهار برگزار گردید.
نوروز در زمان هخامنشیان
برخی معتقدند که پادشاه داریوش نوروز را در تختجمشید برگزار میکرد! پیش از برگزاری مراسم نوروز، بزرگان و نمایندگان کشورهای مختلف به تختجمشید میآمدند و در دشت وسیع مرودشت، هزاران چادر برپا میکردند. در کندهکاریهای تختجمشید، افرادی که در تشریفات نوروز شرکت میکردند، در نمای خارجی پلکان نشان داده شدهاند.
برخی بر این باورند که نخستین پادشاهی که نوروز را به رسمیت شناخت، کوروش کبیر بود. اعتقاد دارند که کوروش بزرگ نوروز را در سال ۵۳۸ قبل از میلاد جشن ملی اعلام کرد. در این روز، ترفیع سربازان، بخشش محکومان و پاکسازی مکانهای عمومی و خانهها انجام میشد!
نوروز در دوره اشکانیان
از چگونگی برگزاری مراسم نوروز در دوره اشکانیان اطلاعات کاملی در دست نیست، اما در منظومه عاشقانه «ویس و رامین»، متعلق به این دوره، اشارهای کوتاه به نوروز شده است که نشان از برگزاری این جشن در زمان اشکانیان میباشد.
نوروز در دوره ساسانیان
برگزاری جشن نوروز در دوره ساسانیان به دو دوره، نوروز کوچک و نوروز بزرگ تقسیم میشد.
- نوروز کوچک یا عامه به مدت ۵ روز از یکم فروردین انجام میشد. روز ششم، که به روز خرداد مشهور بود، نوروز بزرگ یا خاصه نامیده میشد. در هر یک از ۵ روز اول، گروههایی از طبقات مختلف مردم، از جمله دهقانان، سپاهیان، پیشهوران، اشراف و روحانیون به دیدار پادشاه میآمدند و شاه برای حل مشکلات آنها دستور صادر میکرد. در روز ششم، تنها نزدیکان شاه به نزد او میرفتند.
در دوره ساسانیان، ۲۵ روز مانده به نوروز، دوازده ستون خشتی برپا میکردند و انواع حبوبات و غلات را میکاشتند. تا روز شانزدهم فروردین، هر کدام از این گیاهان بارورتر میشدند و نشان میدادند که آن سال محصول بهتری خواهد داد و کشاورزان بیشتر کشت میکردند!
در روز نخست نوروز، مردم به رودخانهها و قنوات میرفتند و به همدیگر آب میپاشیدند و خود را شستشو میدادند. قبل از اینکه لب به سخن بگشایند، شیرینی و عسل میخوردند و با موم خود را دود میدادند! شاه ساسانی روز نخست را با نوشیدن شیر به همراه خرما آغاز میکرد!
نوروز پس از اسلام
نوروز همگام با شکوفههای درختان، جوانه زدن گیاهان، زنده شدن زمین و در کنار آن صله رحم، دید و بازدید، پاکیزگی و خانهتکانی و آشتی افرادی که مدتی با هم قهر بودهاند، همه جهات مثبت این جشن هستند که اسلام به آن تأکید فراوان دارد.
بنا به روایتی، امام صادق (ع) فرمودند:
«نوروز همان روزی است که خداوند از بندگانش پیمان گرفت که او را پرستش کنند و هیچ چیز را شریک او ندانند. این نخستین روزی است که در آن خورشید طلوع کرده و بادهای زندهکننده در آن وزیده و گل و شکوفههای جهان در آن روز آفریده شدهاند. این روزی است که کشتی نوح (ع) به کوه جودی قرار گرفت…»

آمادگی برای نوروز
ای نوبهار خندان از لامکان رسیدی | چیزی بیار مانی از یار ما چه دیدی |
خندان و تازه رویی سرسبز و مشک بویی | همرنگ یار مایی یا رنگ از او خریدی |
مولانا |
روزهای آخر اسفند هوا رنگ و بوی دیگری دارد، شکوفه های نورسیده حال و هوای تازه ای دارند، هوا گاهی ابری و رعد وبرق و گاهی آفتاب و وزش نسیم بهاری، فقط طبیعت نیست که به استقبال بهار میرود .
گردگیری و پاکیزگی خانه(خانه تکانی) ،کاشت سبزی،خرید رخت نو و آجیل عید،آماده کردن سفره هفت سین و مراسمات سنتی و خاص نشان از تحول و دگرگونی در زندگی ایرانیان است.
برخی آداب و رسوم ایرانیان قبل از نوروز
گرهگشایی
در آستانه سال نو، دختران جوان دم بخت، دستمالی به دست خود گره میزدند و بر سر راهی که گذرگاه عموم بود، میایستادند. سپس از نخستین نفری که عبور میکرد، میخواستند که گره را از دستشان باز کند! ایرانیان باستان معتقد بودند که ملکوتیان از ۵ روز مانده به عید برای گشایش گرههای فروبسته به زمین میآیند و به مدت ۱۰ روز به صورت ناشناس در میان مردم به سر میبرند. به همین دلیل، آنها بر این باور بودند که گشاینده گره ممکن است یکی از ملکوتیان باشد.
جشن سوری (چهارشنبهسوری)
روشن کردن آتش در جشن سوری به اعتقاد برخی نمادی از نور، دوستی، گرما و محبت بود. هدف از روشن کردن آتش، برگرداندن نیروی نیکی و مهر و محبت به مردم بود تا غم، سردی و افسردگی را فراموش کنند.
شالاندازی و کجاوهبازی
در آیین شالاندازی، پسران جوان از روی بام خانهی نامزد خود شالی به پایین میاندازند و دختران در گوشهی شال، آجیل و تنقلات قرار میدهند. سپس پسران شال را بالا میکشند.
در کجاوهبازی، جوانان کجاوهای کوچک میساختند و با کاغذ و پارچهی رنگین آن را تزئین میکردند. سپس آن را با طنابی از بام خانهها به پایین میاندازند و صاحب خانه آجیل، خشکبار و سایر موارد را در کجاوه قرار داده و با اشارتی به صاحب کجاوه خبر میدهد که طناب را بالا بکشد!
قاشقزنی
در آیین قاشقزنی، افرادی با پوشاندن چهرهی خود به در خانههای همسایهها میروند و بدون اینکه خود را معرفی کنند و یا صدایی از خود درآورند، هدیهای از صاحب خانه میگیرند. آنها به مدت ممتد با قاشق روی ظرف مسی میزنند و خانه به خانه میروند. این هدیه ممکن است شامل شکلات، شیرینی، پول نقد یا اسباب بازی باشد.
هفتسین
عدد هفت از قدیم مورد توجه اقوام مختلف، به ویژه ایرانیان، بوده است. سومریان، قدیمیترین قومی بودند که به عدد هفت توجه خاصی داشتند و این عدد را در پرستش سیارات هفتگانه لحاظ میکردند.
از جمله مواردی که عدد هفت در آنها به کار رفته است شامل:
- ایام هفته
- هفت طبقه زمین و آسمان
- هفت اقلیم جهان
- هفت فرشته به اعتقاد بنیاسرائیل
- هفت بار طواف کعبه
- هفت طبقه جهنم و دربهای آن
- هفت سلام در قرآن
برخی معتقدند که ایرانیان قبل از اسلام سفرهای به نام «هفتچین» داشتهاند و هخامنشیان در هفت ظرف چینی غذا و خوراکی میگذاردند که به آن «هفتچین» یا هفتچینی میگفتند. برخی دیگر به هفتشین یا هفتسینی معتقدند که بعدها به هفتسین تبدیل شده است.
چون به میدانِ طرب رانی بُراقِ عیش را | هم ز عینِ مردمی باید که چینی «هفت سین» |
سبزهٔ سیراب و سنبل، سوسن و سرو و سمن | ساغرِ می در میانِ بزم و ساقی هفتمین |